ازدواج
پسره تو کلیسا نشسته بوده،یهو میبینه یه دختر خیلی خوشگل میاد تو.
میدوه میره پشت یه مجسمه قایم میشه.
دختره میاد میشنه پشت محراب و میگه:ای خدا!تو به من همه چی دادی،پول دادی،
قیافه دادی،خانواده خوب دادی....فقط ازت یه چیز دیگه میخوام... اونم یه شوهر خوبه...
یا حضرت مسیح!خودت کمکم کن!پسره از پشت مجسمه میاد بیرون میگه:
عیسی هل نده!هل نده زشته،خودم میرم!